
مقدمه
دوران معاصر شاهد افزایش حضور زنان در عرصه هنر بین المللی بوده و این افزایش حضور زنان در شاخهی هنرهای تجسمی بخصوص نقاشی، تحول و رشد فراوانی داشته است. زنان معمولا”مضامین جنسیتی را در آثار خود استفاده میکنند و نیز برای نشان دادن هویت و بازنمایی خویش بهره میگیرند. در این پژوهش به مطالعه آثار منیر شاهرودی فرمانفرماییان هنرمند معاصر ایرانی پرداخته میشود که در عرصه بین المللی فعالیت درخشانی داشته است. آثار او به شیوه آیینه کاری سنتی بر مبنای هندسه و شکست آینهها صورت میگیرد، از این لحاظ میتواند آغازی برای پژوهشهای بنیادین دیگری باشد که در ادامهی این راه شکل خواهد گرفت: مانند تطابق با نظریه حفره لوسی لیپارد نظریه پرداز معاصر در حوزه جنسیت یا موضوعاتی از این دست تا منابع درست وتخصصی ازهنرمعاصر ایران زمین باشد.
محتوای پژوهش حاضرکیفی است و براساس روش شناسی توصیفی- تحلیلی بوده و شیوه گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای صورت گرفته است. در این پژوهش به سوال مهمی پاسخ داده میشود و فرآیند هنری ایشان مورد مطالعه قرار می گیرد: مضمون در آثار فرمانفرماییان چگونه تعریف میشود؟ دورههای آثار منیر فرمانفرماییان کدام است؟ نتایج یافتههای این پژوهش حاکی از آن است که آثار منیر فرمانفرماییان دارای بار زیبایی شناسی ایرانی اسلامی است و مبنای اصلی آثارش برمبنای شکست آینه ها و نظم هندسی آن در آثارش است. شکست و حفره در آثار او رکن اصلی اثر هنری است و متأثر از هنجارهای زیبایی شناسی ایرانی اسلامی در هنر آینه کاری است. شکست در آثار او در تکامل فرآیند نهایی اثر کامل میشود و از این منظر مهم ترین تحول در جایگاه آثار هنری او شکست آینهها است و فرآیند استحاله سنتی ابژه و تصویر استعاری و شکست در آینهها اتفاق میافتد.
منیرشاهرودی فرمانفرماییان
منیر شاهرودی فرمانفرماییان زاده1301 قزوین میباشد. هشت ساله بود که به همراه پدرش که حالا نماینده مجلس شده بود، به تهران آمد. سرگرمی پدر طراحی فرش و اداره یک کارگاه قالیبافی بود. منیر از بچگی به نقاشی گلها علاقمند بود. سپس در دانشکده هنرهای زیبای تهران تحصیل کرد. در همین سالها یک تاریخ هنرنویس و باستانشناس امریکایی توجه او را به خطوط و فرمهای پرلطف و خوشترکیب و ساده اشیای باستانی جلب کرد. بهزودی تصمیم گرفت به پاریس برود که مرکز هنرهای آوانگارد در اوایل قرن بیستم بود، اما آشنایی با دوستانی ازجمله منوچهر یکتایی نقاش و شاعر که بعدها با او ازدواج کرد، مسیر او را عوض کرد. در اواسط دهه ۱۳۳۰ بهعنوان تصویرگر مُد برای نشریاتی چون تاون، کانتری، و گلامور طرح لباس میکشید و بهعنوان گرافیست تجاری و طراح مُد برای فروشگاههای بزرگ کار میکرد. بعد از غیبتی ۱۲ ساله، در ۱۳۳۶ به ایران برگشت و در دومین ازدواج خود با ابوالبشر فرمانفرمائیان، دانشجوی حقوق دانشگاه کلمبیا، نام او را بهعنوان نام هنری خود برگزید. در دو دهه بعد از ازدواج، سفرهای متعددی به مناطق مختلف ایران کرد و در همین سفرها با فرهنگ و هنر بومی و سنتی ایران آشنا شد. این سفرها همچنین سبب شد او مجموعهای شامل بیش از ۶۰ نقاشی قهوهخانه، بیش از هزاران قطعه نقاشی پشت شیشه، انبوهی از جواهرات نقرهای ترکمنها، تعدادی در، قابهای پنجره و پانلهای دیواری نقاشیشده گردآوری کند.در نمایشگاه پاله دو کنگره در مونت کارلو، موناکو شرکت کرد و نمایشگاهی به همراه پرویز تناولی در انجمن فرهنگی ایران و ایتالیا برپاکرد.در سال ۱۳۴۵ در پنجمین بیینال تهران، یکی از نقاشیهای پشت شیشهاش به نمایش درآمد.در اواخر دهه ۴۰ بود که منیر به سبک ویژه خودش رسید که ترکیب تکنیک قدیمی نقاشی پشت شیشه، آینهکاری، خاتمکاری و هندسه اسلامی و طراحی معمارانه بود.کاشی پشت شیشه نهتنها نور را منعکس میکند که رنگهایش نیز متأثر از فضای اطراف تغییر میکند. تا پیش از منیر کسی این نمونه کار را بهعنوان اثر هنری مستقل ارائه نکرده بود.در این سالها منیر چند اثر آینهکاری برای اماکن عمومی ساخت که از آن جملهاند: پانلهایی بزرگ برای هتل لاله (اینترکنتینانتال سابق)، دو آینه بزرگ برای فرهنگسرای نیاوران، یک پانل اتاق خواب در کاخ نیاوران، یک مجسمه برای باغ موزه فرش و آثاری برای خانههای خصوصی.
برای نخستین بار پس از انقلاب، در سال ۱۳۸۳، اثر تازهای از این هنرمند در نمایشگاه باغ ایرانی به تماشا درآمد. منیر فرمانفرمائیان تنها هنرمندی است که در ۴۰ سال اخیر از ترکیب آینهکاری، اشکال هندسی اسلامی، نقشمایهها و نقاشی پشت شیشه استفاده کرده تا آثار مدرن خود را خلق کند. سبک متمایز او، که در اواخر دهه ۴۰ و دهه ۵۰ شکل گرفت، از پیوندهای قوی و عمیق با کشورش و کارآموزی در نیویورک پدید آمده است.
دورههای هنری
الف) تحصیلات خود را در رشته تصویرسازی مد در مدرسه عالی پارسونز نیویورک و پس از آن در دانشگاه کورنل به پایان برد. سالها به عنوان تصویرگر مد، برای مجلات برجسته آمریکا کار کرد و گرافیست و طراح ویترینهای فروشگاههای بزرگ شهر بود.
ب)در جوانی با فرانک استلا، ویلم دکونیگ، جکسن پولاک و اندی وارهول همکاری و رفت و آمد داشت.
پ) در سفری به شیراز مجذوب آینهکاری مسجد شاهچراغ شد و پس از آن طرحهای هندسی برگرفته از این آینهکاریها را به دست استادان آینهکاری سنتی ایرانی سپرد تا آثاری به وجود آید که در دهههای 60 و 70 میلادی، در دنیا یگانه بود.
ت)او در طول عمر هنری خود به فعالیتهای متنوعی پرداخته و مواد و رسانههای گوناگون را برای بیان هنری خود مورد استفاده قرار داده است. فرش و نقوش آن یکی از این ابزار است، اما فرمانفرمائیان فرش را در قالبی متفاوت از شکل سنتی و شناخته شده آن به کار برده است. در واقع بافندگی و پیوند خوردن تار و پودها وسیلهای هستند که نقوش هندسی مورد نظر هنرمند را این بار بر سطحی نرم و ظریف بازنمایی میکنند و آنها را با رنگهایی محدود روی زمینه سفید ابریشمی قرار دادهاند. اما در این میان نمونهای از فرش هم دیده میشود که خطوط منحنی، رها و در هم پیچیده آن یادآور نقاشیهای کاندینسکی است.
ث)فعالیت فرمانفرمائیان در زمینه مد هم در این مجموعه نادیده گرفته نشده است. 4 قطعه جواهر که بر مخمل سبزی قرار گرفتهاند نشان دهنده همان رویکرد هنرمند به نقوش هندسی هستند که این بار به جای آینه کاری، با استفاده از طلا، یاقوت و زمرد به وجود آمدهاند تا هنر ایرانی را زینت بخش لباس کنند.
در میان یکی از سالنهای موزه سازهای به چشم میآید که با آینه کاریها و تزیینات خود یادآور حجلههای مورد استفاده برای گرامیداشت رفتگان است. در چهار سوی این یادمان اسامی افرادی شناخته شده و تاثیرگذار دیده میشود که هنرمند قصد داشته است یاد آنها را برای مخاطبان این اثر زنده نگه دارد. سهراب سپهری، مهدی اخوان ثالث، نیما یوشیج، فروغ فرخزاد و چند شخصیت علمی و فرهنگی، افرادی هستند که نام آنها بر این حجله دیده میشود.
اما یک بخش دیگر که ارتباط مستقیم با فرهنگ عامه را نمایان میکند مجموعهای با عنوان “جعبه درد دل” است. فرمانفرمائیان در این جعبهها با استفاده از پارچه گلدار، توری، عروسک، مجسمه، و هر نوع وسیله و ابزار ساده و پیش پا افتاده، نمادهایی را به وجود آورده است که برگرفته از فرهنگ، باورها و آرزوهای یک ملت است. بر روی یکی از این جعبهها با الهام از شعر سهراب سپهری نوشته شده است: “تکه نانی دارم، اهل قزوینم، سر سوزن ذوقی، اهل ایرانم، اما خانهام گم شده است، من با تاب با تب خانهای در طرف دیگر شب ساختهام.در تالار دائمی موزه منیر فرمانفرمائیان، نمونههایی از مجموعه گسترده آثار هنری که این هنرمند در هفتاد و پنج سال گذشته خلق کرده است به نمایش درآمده و فرمانفرمائیان با وقف مجموعه شخصی خود برای دانشگاه تهران، فرصت ارزشمندی را برای ایرانیان فراهم کرده است تا ساعاتی را به دور از هیاهوی شهر در نور و رویا غرق شوند.
شکل گیری هنر و آثار منیر شاهرودی فرمانفرمائیان
فرمانفرمائیان نه تنها یک چهره پیشگام در هنر ایران به حساب میآمد، بلکه او در مدلهای هنری فعلی ایران پیشرو است و بدون از بین بردن عناصر محلی، در صحنههای جهانی هم شرکت کرده است. آثار منیر فرمانفرماییان از این جهت جالب میرسند که با استفاده از آنها فرهنگ محلی خود را حذف نکرد و اتفاقا پیشرفت جهانی هم داشت. چشم انداز او خارق العاده بود و همچنان مانند ۵۰ سال پیش مهم است.
طبق نظر بسیاری از گالریداران و اهل هنر غربی، منیر فرمانفرماییان یکی از مهمترین هنرمندان نسل خود بود که مرکز دنیای هنر را ترک کرد و یک رویه جهانی را حفظ کرد. از این نظر، او الگویی برای هنرمندان قرن ۲۱ بوده است. فرمانفرمائیان در طی شش دهه فعالیت حرفهای خود، کارهایش را در بین ایران و ایالات متحده انجام داده است.او طیف گستردهای از مواد و سبکها را آزمایش كرد، اما نقاشی های منیر شاهرودی فرمانفرمائیان که بر روی شیشه کشیده شده بودند و موزاییكهای آینهای وی، از همه بیشتر مشهور هستند. این آثار متمایز پیرامون اصول هندسه اسلامی، همراه با ریتم انتزاعی مدرن غربی ساخته شدهاند و توسط معاصران نیویورکی، در دهه ۱۹۶۰ محبوبیت یافتند.منیر علاقه زیادی به ادغام هندسه نمادین با کیهان شناسی صوفی داشت، البته اما تاثیرات بسیار واضحی از هنرمند آمریکایی فرانک استلا را نیز در آثار او میبینم. فرمانفرمائیان در جریان دومین سفر استلا به تهران در سال ۱۳۵۳، با وی ملاقات کرد. این هنرمند مدتها درباره هندسه اشکال سنتی هنر اسلامی، کاوش کرده بود. همین قرار باعث دوستی مادام العمر آنها شد و هر دو بر این باور بودند که هندسه بنیادی گریزناپذیر برای تولید هنری است.منیر الگوی کیهانی هندسه سنتی اسلامی و جهانی اکسپرسیونیسم مدرن به تصویر میگذارد و از طرفی، تکرار و پیشرفت در هنر معاصر در کارهای او مشهود هستند. طبق نظر اکثر صاحب نظران غربی، بازدید این هنرمند از مسجد ایرانی نقطه عطفی در عمل وی است و منجر به ادامه تحقیقات او در زمینههای بینهایت هندسه مقدس شد. آثار نقاشی منیر شاهرودی فرمانفرمائیان نور و شادی را منتقل میکنند. درواقع او در چشم انداز غربیِ فرو خورده، دیدگاه کاملا جدیدی را دربارهی انتزاع به عنوان شکلی زیباشناختی و داستانی به ارمغان آورد.
نمایش آثار و نقاشی های منیر شاهرودی فرمانفرمائیان در ایران و جهان
در سال ۱۳۹۶، منیر فرمانفرمائیان بیش از ۵۰ اثر از مجموعه خصوصی خود را به دانشگاه تهران اهدا كرد و در نتیجه موزه منیر در تهران، به عنوان اولین موزه هنرمندان انفرادی در ایران است که به یك زن اختصاص یافت. در سالهای اخیر موزههای خارجی زیادی به بررسی آثار هنری وی پرداختند و عمق هنرش را درک کردند. او حتی پیش از مرگش در ۹۰ سالگی (در سال ۱۳۹۸)، همچنان پیشرفتهای زیادی در زمینه مجسمه سازی داشت و نقاشیهای بر روی کاغذ هم از خود برجای گذاشت.
در سال ۱۳۹۲ بود که آثار و نقاشی های شیشه ای منیر شاهرودی فرمانفرمائیان، در گالری دوحه به نمایش درآمد و کاتر مجسمهها و طرحهای منیر را به موزه هنرهای معاصر سرالوس در پورتو، پرتغال آورد. منیر نیز از او تشكر كرد و گفت که او اولین نفری بود كه متوجه شد نقاشیهای من با انواع دیگر فرق دارند و باید به آنها توجه ویژهای شود. اما این آثار فقط یک طرح سه بعدی نبودند بلکه در نوع خود به عنوان ترکیبات انتزاعی محسوب میشوند.
وی این کار را از دهه ۱۳۵۰ میلادی شروع کرد و به نقش برجستهها و مجسمههای آینه کاری شده، بعد سوم اضافه کرد. از او به عنوان یک شخصیت پرکار و میان رشتهای یاد میکنند که آثار خود را به سادگی با عنوان “منیر” امضا میکرد. بازدیدکنندگان وقتی از آثار او دیدن میکنند، جذب شکوه زیبایی شناسی و ثروتهای به نمایش درآمده میشوند. منیر شاهرودی فرمانفرمائیان، هم یک هنرمند انتزاعی پیشگام بود و هم به عنوان یک زن – مشهورترین و شاید تنها هنرمند معاصر بود که آینه کاری میکرد.
بیشتر آثار و آینه کاری های منیر فرمانفرمائیان که در موزه سرالوس به نمایش گذاشته شدند، از مجموعه شخصی وی بودند و قبل از آن در انظار عمومی نشان داده نشده بودند. پس از انقلاب و بازگشت به نیویورک، وی حدود یک دهه از استودیوی شخصی خود در تهران دور بود و البته برخی از آثارش هم از بین رفتند. در سال ۱۳۸۳ منیر فرمانفرماییان کارگاه اختصاصی خود در تهران را بازگشایی کرد و در کنار صنعتگران آموزش دیده، به ساخت هنرهای تزئینی ایرانی، مثل آینهکاری و خاتمکاری پرداخت. در دهه ۱۳۵۰، زمانی که افراد زیادی تمایلی به گرفتن سفارش از یک زن را نداشتند، منیر خودش آثار زیادی را به وجود آورد که در آتیله او باقی ماندند.
برخی از نقاشیهای او، با کیفیت بسیار خوبشان، حکایت از این دارند که زیر نظر استاد میلتون اوری، نقاش مدرنیست آمریکایی، آموزش دیده است. در جدیدترین نقاشی های منیر شاهرودی، گلبرگها و شکوفههای ظریف شروع به خزش کرده و در شش ضلعیهای معروف او گل میسازند و دارای نیم دایرههای موجدار هستند. این نقش و نگارها بازگشت به عناصر نرمتری را نشان میدهند که از اوایل کار هنری او برداشته شدهاند. جایی که او نقوش گل، تصاویر فروشگاههای بزرگ و چاپهای یکنواخت خلق کرد و تلاشی که باعث شد او در دوسالانه ونیز ۱۳۳۷، مدال کسب کند.
بررسی آثار هندسی منیر شاهرودی فرمانفرمائیان
کارهای منیر شاهرودی فرمانفرمائیان، از روح آثار استادان قدیمی سرچشمه میگیرند، مثلا کارگاه او در تهران، استودیوهای نقاشان قرن هفدهم اروپایی را به یاد میآورد. اما همچنین رنگ و بویی از کتابخانه فارسی هم داشت. طراحیهای منیر روی کاغذ به منسوجات، نقاشی، مجسمه سازی و طراحی داخلی اختصاص داشتند. اما همانطور که گفتیم، اوج هنر او را میتواند در آینهکاریها و نقاشیهای روی شیشهاش دید.کارها و طراحی های منیر فرمانفرماییان، میراث و صنایع دستی سنتی ایران به حساب میآیند. صنایعی که به ویژه تزئینات معماری را با فلسفههای مینیمالیسم و انتزاع غربی تلفیق میکند و این فلسفهها دقیقا مربوط به عناصری است که دوستان و معاصرانش مانند فرانک استلا و رابرت موریس در کارهایشان به کار بردهاند. انتزاع هندسی و مبتنی بر الگو، برای هزاران سال در هنر اسلامی ظاهر شده است. زیبایی شناسی شبیه به این الگوها نیز، در دهه ۱۹۶۰ در هنر غربی رونق گرفت. زیرا مینیمالیسمِ هندسی، مشابه با تغییرات فیزیکی اکسپرسیونیسم انتزاعی به یک جنبش هنری محبوب تبدیل شد.
مختصات مجسمه های منیر شاهرودی فرمانفرمائیان به آنها این امکان را میدهد تا در فضای بی نهایت که او تصور میکند، جمع شوند. چند سال قبل، مستند عباس کیا رستمی در مورد منیر فرمانفرماییان، در انیستیتوی هنرهای معاصر لندن به نمایش درآمد. در این فیلم شش عنصر از سری قابل تطبیق او (گروه ۸) از سال ۱۳۸۹، را نشان میدهد که چطور این عناصر تقسیم شدهاند و دوباره به تعداد بیشماری از ترکیبات کالیدوسکوپی متصل میشوند.
البته در این فیلم دربارهی زندگینامه منیر فرمانفرماییان نیز صحبت شده است. اگرچه کارهایش با سبک جهانی مینیمالیسم دهه شصت سازگار بودند، اما مجسمههای آینهای او نه تنها بُعد را نشان میدهند، بلکه کیفیت بینظیر و منحصر به فردی را نیز به نمایش میگذارند. این ایده از تماشای بازیِ تغییر رنگ، که در فضای داخلی شیشهای مسجد شاه میدید، ایجاد شد.
خود این هنرمند، در مستند کیارستمی توضیح میدهد که آثار او در سال (۱۳۹۲-۱۳۹۰)، چند وجهی هستند به طوری که گویی هر کدام از رنگها حرکت میکنند. درواقع هر بار که بازدید کننده در سطح اثر مینگرد، تجربهاش تغییر میکند و چیزی جدید را میبیند. مربع متحرک و چرخان (۱۳۹۳)، نوعی حرکت را نشان میدهد. جایی که چهار گوشهایِ چرخشی روی هم قرار گرفتهاند و سطح آنها با پراکندگی قطعات آینهای، به یک روکش از فولاد صیقلی کاهش مییابد.
با بررسی آثار و مجسمه های آینه ای منیر فرمانفرمائیان، به این نتیجه میرسیم که او اغلب به دنبال نمادگرایی معنوی بوده است. این فقط به دلیل ارتباط وی با صنایع دستی نیست. بلکه معماری مذهبی در طاقچههای مقرنسی، یا طراحی چادر عشایری هم در درک دید او تاثیرگذار بودهاند. مباني رياضي تكرار نوعی ارتباط با صوفی را در آثار وی نشان میدهند. اما این هنرمند در مستند ذکر شده، این ادعا را رد میکند و انگیزههای خود را کاملا سکولار و فرمگرایانه معرفی میکند. او میگوید هیچ تلاشی نکرده تا نامحدود بودن را به تصویر بکشد و این اثر فقط شش ضلعی و خطی است و هیچ فلسفهای در پشت آن نیست.
فرمانفرماییان
روش کار وی همزمان بصری و محاسبه شده است. در تصویری از منیر فرمانفرماییان در کارگاه خودش دیده میشود که وی خطکش را بر روی یک ورق کاغذ میچراند و یک مداد را برای سایه زدن در شبکه لوزیها در دست میگیرد. یک پژواک حرکتی در نقاشی وی وجود دارد که با مجسمه سازیهایش در تضاد است. در نقاشیهای او، نیمه دایرههای خط خورده مانند آبنبات روی قابهای هندسی پراکنده شدهاند. در شبکههای مثلث، مستطیل و شش ضلعی، منیر خرده شیشههای آینهای را وارد کرده است؛ در حالی که هنوز هم از واژگان هنری و اصول ترکیب بندی خود استفاده کرده و روی محیطهای مختلف کار میکند.
در یکی دیگر از آثار شاهرودی فرمانفرمائیان، نمونهای از دید هندسیاش را در یک زمینه داخلی میبینم. این اثر شامل دو درب شیشهای مات میشود که وی در ابتدا برای آپارتمان خود در نیویورک، دهه ۱۹۸۰ طراحی کرد. آنها به عنوان درگاهی درخشان، از طریق اشکال بهم پیوستهای که در سطح نیمه شفاف آنها پراکنده شده است، نور خاکستری را به دیوارههای اطراف پرتاب میکنند. در هر دو مورد، هنر هندسی ارتباطی با تفکر علمی و ریاضیاتی دارد. این مسئله از قرن نهم و در زمان عمر خیام بوده تا هندسه مدرن را دربرمیگیرد.
طرحهای همیشه بدون عنوان منیر فرمانفرماییان، زمینه تجربی بیشتری را برای او فراهم کردند که در حراج تهران هم به نمایش و فروش نیز گذاشته شدند و جز آثار برتر این حراج بودند. او از خط زیبا و خوشنویسی استفاده میکرد تا نقوشی که نمیشود به شکل مجسمه بسازد را روی یک کاغذ بکشد. طبق نظر بسیاری از اهالی هنر، این نقاشیها طوفان مغزی بالقوه برای کارهای بزرگ بودند.
بافتهای موجود در کارهای او روی کاغذ، فرصتهای بی نهایت و تمرین او را برای خلق آثار نهایی نشان میدهند. نقاشی شیشهای معکوس بدون عنوان از سال ۱۳۸۷، یکی از این نمونه هاست. این اثر از یک سری آینههای مثلثی شکلِ تکرار شده در ریتم هندسی، تشکیل شده است که نور را از هر جهت منعکس میکند. ناصر خدیوی، توضیح میدهد که فرم آن، از بالهای بزرگ فروهر که به عنوان نماد زرتشتیان، الهام گرفته شده است.
سرانجام منیر فرمانفرماییان، این هنرمند بینظیر و پیشرو در سال ۱۳۹۸ و در سن ۹۶ سالگی درگذشت، اما هنر فوقالعاده و خلاقانهاش برای همیشه باقیست.
منابع ومواخذ
_ «Mirror Works and Drawings» ،موزه،2015
روزنامه کیهان لندن _شهریور ۱۳۹۴ برابر با ۱۳ سپتامبر ۲۰۱۵
_ خبرنامه پروانه،دی1399
، منصورحسامى، جمال عربزاده، الهه پنجه باشى _مطالعه تطبیقى نظریه لوسى لیپارد با آثارآینه کارى منیر شاهرودى فرمانفرماییان
(هنرآنلاین 1397)
_هنرمندان معاصر ایران، نوشته رز عیسی، ترجمه گلرخ برومندی، دوهفته نامه تندیس، شماره۱۶۹، تهران۱۳۸۸
_(احساس آبشاری را دارم که از بالای کوه سرازیر میشود)، ایلنا، ۹ آذر ۱۳۹۳