مقاله هنرینقد هنری

نگاهی بر نمایشگاه عدن از الهیار نجفی در گالری آران

“سر یا ته، پایین یا بالا، درون و بیرون پیدا نیست؛بدان معنا که پس و پیش آن‌ را نمی‌توان تصور کرد…”

این دو خط، جملاتیست که در استیتمنت آخرین مجموعه‌ی الهیار نجفی آورده شده است. در ابتدای مواجهه با آثار تصوری از نقاشی پدید می‌آید اما هر چه به کارها نزدیک‌تر می‌شویم کلاژ‌هایی با دقت و ظرافت و البته با متریالی ناآشنا می‌بینیم. تمامی آثار با چسب‌های رنگی، بی‌رنگ، کیسه و برش‌هایی از صفحات فرهنگ لغت درست شده‌اند.

آثار الهیار نجفی در نگاه اول از نظر تکنیکی نفس‌گیر هستند. این تکنیک، همچنین پروسه‌ی ساخت آثار، در نهایت در راستای ایده‌ی مجموعه قرار می‌گیرد. عدن، مفهومی‌ست که نجفی با آن کلنجار رفته اما به نحوی بر نیستی و عدم هم اشاره می‌کند. او در استیتمنت مجموعه نوشته: ” تمام موجودات روی محوری که آغاز آن عدن و پایانش عدم است جای می‌گیرند”. آیا متریالی که او استفاده کرده، با توجه به زمان و ساخت و سازی که برای خلق آن گذاشته، به طریقی ناپایدار محسوب نمی‌شود؟ خالق این کلاژها، می‌سازد و می‌سازد و می‌سازد، لایه بر لایه می‌چسباند، قدم به قدم جلو می‌رود، اما در نهایت عدم بر آن غالب می‌شود.

از نظر بصری هم کارهای نجفی ما را به عدن می‌برد. فضاهایی رمزآلود و مبهم و عناصری ناشناخته که انگار همچنان در حال شکل‌گیری و در ابتدای خلقت خویش هستند؛ همانطور که او می‌گوید: “اریدو بهشت برین سومریان بوده و دسترسی به آن ممنوع و تاویل متاخر آن، باغ عدن، ارجاع به آغاز است، و عدمِ پایان”. اما از طرفی او مفهوم روبروی آن را هم به تصویر کشیده؛ عدن و عدم مفهومی در هم پیچیده و به روایت خودش محوری که به شکل دایره است و آغاز و پایان آن یکی‌ست. این در هم تنیدگی در تصاویر، اکثرا با زمینه‌ای عمیق و تاریک در کنار عناصر دیگر  نشان داده شده است، تصوری که می‌شود از نیستی و پایان داشت.

حال این سوال پیش می‌آید که این آثار تیره و به نوعی هول‌آور چطور می‌توانند با بهشت برین جور در بیایند؟ به طور معمول ما از بهشت تصور متفاوتی داریم. یحتمل رنگ‌های درخشان، فضای باز و با صفا و البته موجوداتی سرخوش از سعادت ابدی. چرا الهیار نجفی این بهشت را اینگونه نمایش می‌دهد؟ به گمان من آن نقطه‌ی آغاز این باغ عدن را تصور کرده، وجودی که از نیستی می‌آید و به نیستی باز‌میگردد. همینطور شاید نجفی بهشت را از دست رفته می‌بیند، جایی که به آن دسترسی‌ای وجود ندارد. تصوری پوچ از خوشی‌های ابدی.

می‌خواهم اشاره‌ای هم به ویدیو الهیار نجفی بکنم. ویدیو‌ای مملو از اصوات با تصاویری از آدم‌ها که لحظه به لحظه با تصاویری دیگر که احیانا اشاره‌ای به عدم دارد، جایشان تنگ‌تر و تنگ‌تر می‌شود.

در آخر، می‌توان گفت الهیار نجفی در به تصویر کشیدن ایده‌ای که بیان می‌کند موفق بوده و مخاطب همزمان مقهور تصاویری پیچیده و تکنیکی زمان بر و حساب شده می‌شود.

نویسنده: نوگل مظلومی

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا