اخبار هنرهای تجسمیگفتگو

بحران ما، بحران آنها

نویسندگان: آسیه مزینانی/ مرتضی آکوچکیان

سخن گفتن از بحران و مهم­تر از سخن گفتن، مواجه شدن با آن، در سرزمین بحران­ زده­ ای چون ایران کار تازه ­ای نیست. در میان طیفِ متنوعی از بحران­ها مانند بحران محیط­ زیست، بحران بیکاری، بحران مسکن، بحران ناکارآمدی دولت، بحران نقض مداوم حقوق زنان و کودکان، بحران مداخلات کارشکنانه­ ی دولت در میدان هنر ایران و هزاران بحران دیگر حالا با بحران تازه ­ای مواجه هستیم؛ بحران همه­ گیری ویروس کووید ۱۹٫ کرونا اما با تمام بحران­هایی که تا به حال ذره ذره، بودن­مان را صرف رفع آنها کرده ایم تفاوت­های بسیاری دارد. این بار مرگ، نه به آن معنای دور از ذهن و با آن فرمِ تدریج وارش که خواه ناخواه، بودنش را از خاطر محو می­کرد بلکه در هیاتی مهیب و نزدیک، چشم در چشم ما دوخته است. کرونا بیش از هر پدیده­ ی دیگری مرگ را به زندگی پرمشغله و روتین و فراموشکارانه­ ی ما احضار کرده است. از سوی دیگر این بحران برخلاف دیگر بحران­های ما، نه شکلی محلی یا کمی مشترک با دیگران که مساله ­ای جهانی است. لحظه­ ای که می­توان بر سر تجربه­ ی آن با همه­ ی جهان مشترک بود. این اشتراک برخلاف دیگر بحران­ها لااقل داغِ دل­مان را تازه نمی­کند که دیگران چنان کردند و ما چنین!

اگرچه حالا پس از گذشت بیش از سه ماه از این بحران جهانی، رفته رفته تفاوت­های مواجه شدن با این بحران در جای جای جهان روشن­تر شده و بعید نیست که آن داغِ دل از نو تازه شود. کووید ۱۹ آسان و به سرعت، شایع و فراگیر شد و با درنوردیدن جهان، تمام نظام­های موجود و آداب و رسوم مالوف را مختل و تا حد بسیاری ناکارآمد کرد. آنچه همواره بی­ ذره ­ای تامل به انجام­شان تن داده بودیم و البته بر مفید بودن بعضی از آنها ایمان داشتیم ناگهان دیگر غیرقابل تداوم بودند. یکی از فعالیت­هایی که ساز و کار همیشگی­ اش با کووید ۱۹ از هم پاشید گالری­داری بود. فعالیتی فرهنگی و هنری که در ایران، پیشینه­ ای هفتاد و دو ساله داشت و از اسفند ۱۳۹۸ با دستور دولت از ادامه فعالیت به دلیل شیوع کرونا منع شد. تصمیمی ناگزیر که در آن لحظات پر التهاب منطقی به نظر می­رسید. ما نیز مانند دیگران گیج و مبهوت از آنچه بیرون از اختیارمان درحال تغییر بود درهای گالری­ خود را بستیم. این آغاز مواجهه با بحرانی بود که رفته رفته امید به اتمامش در زمانی نزدیک از دست می­رفت. در ابتدا که هنوز تصور می­کردیم می­شود زنجیره ­ی انتقال را شکست و تعداد مبتلایان روزانه را به حداقل رساند در دل از اینکه لااقل زندگی حرفه­ ای هنرمندان­مان با آن روند خلوت­ گزین­شان تحت تاثیر این بحران قرار نگرفته است خوشحال بودیم.

اما با تمام شدن تعطیلات سال نو، ادامه ­ی وضعیت قرمز شهر تهران و خطری که همچنان نزدیک و مرگ ­آور بود به این نتیجه رسیدیم که نه تنها دیگر نمی­شود با همان ساز و کارهای گذشته از هنرمندان خود حمایت کنیم بلکه در شرایط اجتماعی و اقتصادی خاص پیش آمده امکان تداوم کارِ خود را نیز در خطر می­دیدیم. مخصوصا شرایط برای آن دسته از گالری­ها که در فضاهای اجاره ­ای دائر بودند رفته رفته بدتر و سخت­تر شد. این شرایط بغرنج و تحمل ­ناپذیر، انجمن نگارخانه ­داران شهر تهران را به درخواست کمک از دولت برای حمایت از این نهادهای فرهنگی و هنری، واداشت. درخواستی که درست یک روز پس از انتشار با مصاحبه ­ی مدیرمحترم اداره­ ی هنرهای تجسمی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مبنی بر صدور اجازه ­ی بازگشایی مجدد گالری­ ها عملا بی­ پاسخ و بی­ نتیجه ماند. دولت برای سر باز زدن از وظایف خود آنهم در شرایط اضطرار، ناگهان با پروتکلی بهداشتی به ما اجازه ­ی کار بدون برگزاری “افتتاحیه” داده بود. حالا دیگر دولت دلیل عدم فعالیت گالری­ها نبود و می­توانست به کارهای مهم­تری که داشت برسد!

مانند همیشه اهالی هنرهای تجسمی باید بدون حمایت­های دولت به راه­کارهای تازه­ ای برای بقا می­ اندیشیدند. استفاده از امکانات سوشیال مدیاها لااقل آنها که هنوز فیلتر نبودند قدمی بزرگ و بی­شک تاثیرگذار بود. درهای گفتگو و امکان تامل و تضارب آرا بر مباحث تئوریک هنر، بیشتر از هر زمان دیگری جان یافت و هر روز خیل علاقمندان این حوزه را زنده و پویا و امیدوار نگاه داشت. از سوی دیگر فروش آنلاین آثار هنری با همه نقاط ضعف و قوتی که پیش از دوره­ی کرونا، تجربه شده بود این بار از سوی گالری­داران جدی گرفته شد. برخی از گالری­ها با به کار انداختن ساز و کار فروش آنلاین در تلاش بوده و هستند که کسب درآمد برای هنرمندان­شان را میسر و امکان­پذیر نگاه دارند. بی­شک هر دو بُعد فعالیت­ گالری­داران و هنرمندان در این شرایط خاص تنها با عشق به هنر و فرهنگ این سرزمین امکان­پذیر است وگرنه کیست که نداند آسیب­های ناشی از کرونا بر بدن نحیف اقتصاد ایران در روند فروش آثار هنری تاثیری بلادرنگ و بی­رحمانه داشته و دارد. فعالیت در فضای مجازی راه­کار هوشمندانه­ ای است که ما را از حصر کووید نوزده می­رهاند و شاید بتواند تا از راه رسیدن آن واکسن موعود، زنده نگاه­مان دارد.

اما در حالیکه گالری­داران در پی تجدید قوا و بهره ­مندی از حداقل امکانات باقی مانده برای زنده ماندن هستند دولت بار دیگر آن روی مداخله­ گرش را عیان کرد و با صدور بیانیه ­ای از دستورالعمل جدیدی خبر داد که در آن هرگونه عرضه­ ی محصولات فرهنگی، هنری و رسانه­ای در بسترهای دیجیتال تنها با “اخذ تاییدیه” از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را مجاز دانسته است. حال باید منتظر ماند که این بار آن آمرانه ­گی و محدود­کنندگی همیشگی دولت چه بر سر این راه تازه خواهد آورد. در این میان اما واقعیت این است که گالری­ها به معنای مرسوم و آشنایی که داشتند در حقیقت دیگر وجود ندارند. هنوز نمی­دانیم آن دسته از گالری­ها که درهای خود را با تعیین وقت قبلی و رعایت بی ­نقص اصول بهداشتی و رعایت فاصله­ گذاری اجتماعی باز کرده­ اند در دراز مدت به چه نتیجه و سرانجامی خواهند رسید.

اگرچه فعالان فرهنگ و هنر این سرزمین همواره در بحران و با بحران، هنرمندانه زیسته و آفریده ­اند. با این همه برای ما و دیگرانی مانند ما که همواره توان و ظرفیت خود را به هنرمندان جوان اختصاص داده و جز دیده شدن آنها و موفقیت­شان آرزوی دیگری نداشته­اند شرایط بسیار سخت­تر است. در این وضعیت استثنایی گالری آ علاوه بر استفاده از امکانات فضای مجازی دست به کار­های دیگری هم زده تا شاید همچنان بتواند نقشی هرچند کوچک در زندگی هنرمندان خود ایفا کند. از آنجا که تماشای از نزدیک آثار هنری موضوعی است که حتا کرونا هم نباید لزومش را تحت شعاع قرار دهد بر آنیم تا در این دوران به جای برگزاری نمایشگاه ­های انفرادی، نمایشگاهی دائمی از آثار هنرمندان جوان برپا کنیم. دیوارهای گالری آ تا اطلاع ثانوی به نمایشگاه ­های دائمی و گروهی از آثار هنرمندان جوان اختصاص خواهد داشت که علاوه بر ارائه در فضاهای مجازی گالری آ امکان بازدید با تعیین وقت قبلی برای علاقمندان و خریداران خواهد داشت. از سوی دیگر در این دوران که بیش از هر زمان دیگری در خانه­هایمان می­مانیم باید خانه را به جایی تحمل­پذیرتر از همیشه بدل کنیم. حالا انگیزه­ی مضاعفی یافته­ایم تا برای هم­وطنانی که اغلب در حصر خانه ­های کوچک با معماری­های بد و به جا مانده از فرهنگ بساز و بفروش هستند امکان خرید آثار هنری با قیمت­های بسیار مناسب را فراهم آوریم.

اما آیا این همه­ ی آن کاری است که باید انجام داد؟ ما با آنها که تصور می­کنند شکل تازه­ ی زندگی و تجربه­ ی قرنطینه، فرصت بی ­بدیلی است برای بازاندیشی به همه­ ی آنچه پیش از این ساخته بودیم، موافقیم.  فرصتی استثنایی که به گفته­ ی متفکران اگر در آن تامل کنیم شاید به تاسیس امر نو و وضع قوانین و نظام­هایی کارآمدتر از گذشته منجر شود. شاید این تعلیقِ ناخواسته، لازم بود تا در فرار از ابتلا به بیماری این بار به شکلی استثنایی به کارکرد “سکون” پی ببریم. به همان لحظه ­ی نابی که ساکن و بی­حرکت در برابر هنر می ­ایستادیم و به جای حرکت در سطح، عمق می ­یافتیم و به زندگی معنای تازه ­ای می ­بخشیدیم. از این­رو می­خواهیم به جای تن دادن به نگاهی که هنر را به مثابه یک مسابقه می­نگریست و فعالیت نهادهای فرهنگی و هنری را با معیارهایی غیر از معنا و کارکردهای اصلی و ذاتی هنر می­سنجید، تن ندهیم. کووید ۱۹ به سرعت سرسام­ آور زندگی نئولیبراستی جهان، فرمان ایست داد. ما بر آنیم تا در سایه­ ی این تجربه­ ی خاص و منحصر به فرد، به راهی تازه قدم بگذاریم. از این رو راهِ جستن و یافتنِ امکانات نو در همفکری و هم­اندیشی با هنرمندان­مان، برای ما آغاز شده و همچنان ادامه خواهد داشت به این امید که برخلاف بحران­های همیشگی لااقل از شر این بحران تازه با راه حلی هنرمندانه خلاص شویم.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا