
داستان از جایی شروع شد که برخی از اهالی هنر متوجه نژادپرستی و تبعیض جنسیتیِ حرفهشان شدند. در پی مبارزات ضد تبعیض بود که در این عرصه هم گروههای مختلفی اعتراضاتشان را آغاز کردند. گوریلا گرلز (Guerrilla Girls به معنای دختران پارتیزان) یکی از آنها است. این گروه در سال ۱۹۸۵ شکل گرفت. در ابتدا فعالیت آنها به مبارزه با تبعیض علیه هنرمندان زن و رنگین پوست محدود میشد، اما رفته رفته دامنهی فعالیت خود را به موضوعات اجتماعی گستردهتری بسط دادند.
سال ۱۹۸۴ نمایشگاهی با عنوان “بررسی بینالمللی هنر نقاشی و مجسمهسازی” در موزهی هنرهای مدرن نیویورک برگزار شد. آثار ۱۶۵ هنرمند در موزه به نمایش گذاشته شده بود، از این میان تنها ۱۳ زن در نمایشگاه حضور داشتند و هیچیک از هنرمندان رنگینپوست نبودند. این نمایشگاه بینالمللی که در آن بخش عظیمی از هنرمندان نادیده گرفته شده بودند، اعتراضاتی را در پی داشت. اما زمانی که شعارها و پلاکاردهای معمول نتوانست توجه عموم را به هدف معترضین جلب کند، آنها راههای جدیدی برای مبارزه با تبعیض خلق کردند؛ پوشیدن ماسک گوریل در ملا عام و استفاده از نامهای مستعار هنرمندان زن در تاریخ هنر.
از دل این اعتراضات بود که گوریلا گرلز شکل گرفت. کته کل ویتز، از بنیانگذاران گوریلا گرلز، دربارهی این اعتراضات میگوید:” ما فهمیدیم که باید به دنبال راهی بهتر برای جلب توجه و روشنگری مردم باشیم و به آنها ثابت کنیم که دنیای هنر آنطور که باور دارند، شایستهسالار نیست.”
گوریلا گرلز به تازگی کتابی تحت عنوان “دختران پارتیزان: هنر بد رفتار کردن” (Guerrilla Girls: The Art of Behaving Badly) منتشر کرده است. این کتاب به تاریخ هنر زنان و هنرمندان رنگینپوست پرداخته، هنری که از تاریخ هنر پاک شده و به حاشیه رانده شده است، به خصوص زمانی که صحبت از موزهها به میان میآید. در این کتاب ۲۰۰ اثر از گروه چاپ شده که شامل پوسترهای اعتراضی و فمییستی است. آن چنان که کل ویتز میگوید این کتاب آثار گوریلا گرلز را در کنار هم جمعآوری کرده است؛ سفری در آثار هنری این گروه با همان موضوعات سیاسی و اجتماعی که تحت تاثیر آن فعالیتشان را آغاز کرده بودند.
فریدا کالو از دیگر مؤسسان در مورد گوریلا گرلز میگوید:” ما احساس میکنیم موزهها باید داستان واقعی تاریخ هنر را بازگو کنند، نه تاریخ هنری که حول محور مرد سفید پوست غربی شکل گرفته است. هدف ما این است که به تاریخ هنر از زاویهی دیگری نگاه کنیم و دیدگاه جدیدی ارائه دهیم.”
در سایت گوریلا گرلز آمده است که آنها از نام مستعار استفاده میکنند و ماسک میزنند تا هویت واقعی خود را پنهان کنند. از این طریق آنها به جای برجسته کردن شخصیتشان بر موضوعات تاکید میکنند. در طول ۳۵ سال فعالیت، بیش از صد زن به این گروه پیوستهاند. بیلبوردها، پوسترها، اعتراضات، کتابها و پروژههایی که این گروه انجام دادهاند حول محور پیامهای اعتراضی و فمنیستی شکل گرفته است، با هدف تغییرات اجتماعی. آنها ابرقهرمانان دنیای هنر هستند و خود را “انتقامجویانِ نقابدار فمنیست” مینامند.
راه کار آنها استفاده از تیترها، آمار و تصاویر تکاندهنده است و در طول زمان نیز تاثیرگذار بودهاند. در یکی از پوسترهایشان (۱۹۸۵) آمده است: “سال گذشته چند زن در موزههای نیویورک نمایشگاه انفرادی داشتهاند؟ پاسخ: “در موزهی گوگنهایم و متروپولیتن «۰» و در موزههای هنرهای مدرن «۱».” یکی دیگر از پوسترها در اعتراض به گالریها و هنر تجاریشان است؛ در یک کارت گزارش نام گالریها و وضعیت حضور هنرمندان زن آورده شده است. حضوری زیر ۱۰% یا صفر.
کته کل ویتز در مورد سالهای فعالیتشان میگوید. “از زمان بالا بردن اولین پوسترمان در سال ۱۹۸۵، فعالیت ما تنفس هوای تازهای بود برای هنرمندانی که زحمت میکشند ولی کسی قدردان کار آنها نیست. ما مدام دردسر ایجاد میکنیم و ایدهی دنیای هنر را در مورد آنچه که خوب و درست است به چالش میکشیم و از جنبههای تاریک این دنیا رونمایی میکنیم. البته همیشه دو قدم به جلو برمیداریم و یک قدم به عقب. تغییرات ایدهآل نیستند. به تازگی موزهها مجموعهی هنرمندان رنگین پوست را به نمایش میگذارند، اما نمیتوان گفت که وضعیت همواره به همین شکل باشد. هنوز هم در بسیاری از مجموعههایشان جایی برای زنان و رنگینپوستان نیست.”
در گزارشی که اخیرا تهیه شده، در بین سالهای ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۸، زنان تنها خالق ۱۱% از آثار هنریای هستند که موزهها خریداری کردهاند. کالو بیان میکند:” هنرمندانی هستند که از طرح این مشکل میترسند. تعداد کمی از افراد هستند که این رشتهها را پاره میکنند. برای ما این نردبان کوتاهتر از آنچیزی است که تصور میکنیم.”
در پوستری که به شکل کارت گزارش نمرات مدرسه طراحی شده است (این پوستر در کتاب مذکور نیز به چاپ رسیده است)، گوریلا گرلز در حکم معلم ناظر به گالریها نمره میدهد و وضعیت آنها را نسبت به سال قبل تشریح میکند. “گالری بلوم هلمان: پیشرفتی نداشته”. “گالری مری بون: پسر دیوانه”. “گالری ادوارد تورپ: پیشرفت فوقالعاده.” وضعیت گالریها در این پوستر بر اساس مقایسهی حضور زنان در سالهای ۸۶-۱۹۸۵ و ۸۷-۱۹۸۶ است. کل ویتز میگوید: “این یک پارودی از کارت نمرات دبستان است. ما به گالریها نمره میدهیم و نشان میدهیم که عملکردشان در یک سال اخیر تا چه اندازه ضعیف بوده است.”
احتمالاً مشهورترین پوستر گروه، زنی برهنه با ماسک گوریل است که گوشهی تصویر لم داده. این پوستر میپرسد: ” آیا زنان برای راه یافتن به موزهی متروپولیتن باید برهنه باشند؟”. اطلاعات دیگری که به ما میدهد:” کمتر از ۵% هنرمندان دنیای هنر مدرن را زنان تشکیل میدهند، اما ۸۵% از برهنهها در هنر مدرن زن هستند”. در یک پوستر دیگر (۱۹۹۰) گوریلا گرلز میپرسد: “اگر ماه فوریه تاریخ سیاهان باشد و مارس ماه تاریخ زنان، در دیگر ماههای سال چه اتفاقی میافتد؟” پاسخ:”تبعیض”.
این پوستر سانسور شده است
آنها به دلایلی بر بازار هنر تمرکز کرده کردهاند. کالو میگوید:” دنیای هنر به مکانی مبتنی بر بازار تبدیل شده است. ما موزهها را بررسی کردیم که قرار است یک نهاد آموزشی دموکراتیک باشند. موزه جایی است که مجموعهداران به واسطهی خرید نفوذ، ارزش آثار مجموعههایشان را بالا میبرند و بدنامی خود را زیر پردهی “حمایت از فرهنگ” میپوشانند.” گوریلا گرلز کار خود را بر اعضای موزه متمرکز کرده است. در نتیجهی فشارهایی که گروههای اعتراضی به موزهها وارد کردند، آنها ارتباط خود با خانوادهی سکلر را قطع کردند (که با بحران مواد مخدر در ارتباط هستند)، وارن کاندرز نیز، که عضو هیئت امنای موزهی ویتنی هنرهای آمریکایی است، به دلیل جنجال ارتباطاش با خرید و فروش سلاح از سمت خود استعفا داد. اخیرا هم تام گورس، عضو سابق هیئت مدیرهی موزهی هنر لس آنجلس، پس از افشای سرمایهگذاری غیر قانونی از کارش استعفا داد.
کالو میگوید:”این بخش تاریکی از دنیای هنر است. افرادی که دست در قاچاق مواد مخدر یا خرید و فروش اسلحه دارد در جایگاه هیئت مدیرهی موزهها مینشینند تا دستهای آلودهی خود را پاک نشان دهند.” به دلیل فعالیتهای گروههای اعتراضی بسیاری از اعضای هیئت امنای موزهها مجبور به استعفا شدهاند. برخلاف گروههای معترض دیگر گوریلا گرلز میخواهند که ناشناس بمانند. هدف آنها این است که موزهها و گالریها بدانند که آنها همه جا هستند و همه چیز را میشنوند. “ما ممکن است یکی از کارمندان موزهی هنرهای مدرن باشیم. میخواهیم بدانند که ما بر دنیای هنر نظارت داریم. ناشناس بودن از ما محافظت میکند. دیگر کسی به این اهمیت نمیدهد که ما که هستیم. چیزی که مهم است اعتراضات ماست.”.
آن چه در این مدت تغییر کرده است حضور فعالتر هنرمند-اکتیویست است و هنر انتقادی که در واکنش به رئیس جمهوری دونالد ترامپ افزایش است. کل ویتز میگوید:” پیش از این زیر سوال بردن نهادهای قدرت مساوی با بیاعتقادی بود. اما امروزه هنرمندان و فعالان بسیاری هستند که روبروی آنها میایستند، آنها را به چالش میکشند و به اتفاقات وحشتناک اعتراض میکنند.”
برای اطلاعات بیشتر در مورد فعالیت گوریلا گرلز در سالهای ۲۰۰۳-۱۹۷۹ میتوانید به این آرشیو مراجعه کنید:
http://archives2.getty.edu:8082/xtf/view?docId=ead/2008.M.14/2008.M.14.xml;query=;brand=default