مقاله هنریهنرمندانهنرمندان خارجی

تینا مارائیس – هنر بافت

تینا مارائیس آرتیست بافنده و تجسمی کانادایی‌ست که در مونترال کار و زندگی ‌می‌کند. او که در 1977 در کیپ‌تاونِ آفریقای جنوبی به‌دنیا آمد مجسمه‌ها و احجامِ بافته‌ایِ حجیمی را تولید می‌کند که در آن تلاش می‌شود پیش‌بینی‌ناپذیری تجربۀ انسان و تاثیر تغییرات محیطی ترسیم شود. آثار این هنرمند در سطح منطقه‌ای، ملی و بین‌المللی در نمایشگاه‌های گروهی و انفرادی متعددی به‌نمایش گذاشته‌شده‌اند.

پوستم را بِگشا – 2022

پارچه‌هایِ کتان و کنف که بصورت دستی و ماشینی کوک زده‌شده‌اند: مونترال، کانادا

Photo Credit: Paul Litherland, Studio LuxQuebec

پوستِ ظریفِ زخمی، خاطرات چیزهای درهم‌گره‌خورده را می‌پوشاند. بدن‌هایی که محمل‌های شده‌بودند برای روایت‌های درهم‌بافته‌شده، گشوده‌می‌شوند، عیان می‌شوند.

تنشی خستگی‌ناپذیر میان تار و پود، میان انسان و غیرانسان شکل‌می‌گیرد، رشته‌ای از کشش (الاستیسیتۀ) حسی در حالی‌که خاطراتِ درهم‌تنیدۀ قلمروها و چیزها ترسیم می‌شوند. پارچۀ (پوشانندۀ) چیزها را می‌توان از هم شکافت، پوستِ چیزها را می‌توان کشید و بسیار نازک کرد.

پوست بزرگ‌ترین عضو اندامیِ بدن انسان است که خاصیت کشسانی و قابلیت بی‌نظیری برای ترمیم خود دارد. پوست همزمان نخستین لایۀ دفاعی ما در برابر طبیعت و سطح گیرندۀ عمده‌ای است که با کمک آن محیط پیرامون خود را احساس می‌کنیم.

پوست تمام بدن ما را یکجا در تصرف خود نگه‌داشته و دارای حسگرهای بشدت حساسی به تماس و درد است. پوست در هویت و شکنندگیِ ما به‌عنوان نژاد بشر نقش‌بسته‌است.

در تختی بخواب که خود ساخته‌ای – 2021

پارچه‌هایِ کتان که بصورت دستی و ماشینی کوک زده‌شده‌اند: صومعۀ سانتوس آنتونیو دوس کاپوشوس، گیمارِس، پرتقال

Photo Credit : Johanna Rogalla

در این پروژه پیوند ذاتی میان صنعتی‌سازی صنعت نساجی و ردپایی که این اتفاق بر فرهنگِ معاصر برجای‌می‌گذارد مورد توجه‌است؛ و نیز رشته‌ای که تاریخ یک مکان، گذشته و حال و آینده‌اش را به‌یکدیگر مرتبط می‌کند، که در قیطانِ ساخت مسنوجات گره‌خورده‌است. تداخلِ جریانِ پیوسته در تغییرِ زمان و رد و اثرش بر یک ناحیۀ جغرافیایی در این مجموعه بررسی می‌شود، علی الخصوص ارتباطش با گیمارِس. به‌تصویر کشیدنِ منسوجات به‌مثابۀ پوست، ردِ بدن بر رختخواب‌ها، یک مکانِ درمانی چنانچه به بیمارستان و صومعۀ کاپوشوس مرتبط می‌شود، که محلی برگذاری رزیدنسی‌هاست.

این واقعیت‌های جدایی‌ناپذیر و درهم‌گره‌خوردۀ، بدن‌ها، ساختارهای اجتماعی، و دغدغه‌های بوم‌شناختی شکنندگی را می‌رساند و یک رشتۀ سست می‌تواند به تمام بخش «بافتار» آسیب وارد کند و منجر به از هم پاشیدن و سقوطِ نظام‌های متعدد شود. آیا با دقیق‌شدن در دیدگاه‌هایِ مربوط به وابستگیِ متقابل (میان انسان و اشیاء) و عاملیتِ مواد می‌توانیم با راه‌حل‌های به‌مراتب پایدارتری دوباره محیط پیرامون خود را بسازیم و در نهایت به مشکلات مربوط به آن پاسخ‌دهیم؟

جریان‌های زیرین – 2022

پارچه‌هایِ کتان و کنف که بصورت دستی و ماشینی کوک زده‌شده‌اند، سوزن‌دوزی. چای کیسه‌ای، پوست پسته، نخ‌هایِ سوزن‌دوزی، بر پارچۀ کتان.

محل نمایش: اولین دوسالانۀ بین المللی هنری مادی معاصر با عنوان «تفکر مادی» در  موزۀ نانچیزی، شهر ممنوعه، پکن

Photo Credit: Paul Litherland, Studio Lux.

قابلیتِ دگردیسیِ ماده چیزی است که من را مجذوب خود می‌کند. انتخاب آنکه همنشست و وصله‌و‌پینه کردنِ کدام ذرات در ارتباط با محیط پیرامونی من است خود پروسه‌ای است شگرفت.

راهی که مواد پس از پایان استعمال‌شان توسط انسان طی می‌کنند مرا شیفته و در عین حال پریشان ‌کند. از مواد یکبار مصرف نظیر چای کیسه‌ای برای ایجاد خطوطی استفاده می‌کنم که مسیر حرکتشان را در امتدادِ شکلی ترسیم می‌کند که شیبه به نقشۀ قارۀ آفریقاست، نقطه‌ای حیاتی در عبور از شرق به غرب. داخل کیسه‌های چای با پوست‌های دور ریخته‌شدۀ پسته پرشده‌است، عنصری ارگانیک که درعین‌حال نمادی با اهمیت در فرهنگ‌های مشخصی است. هدفم در این پروژه بازتاب جریان‌های زیرین و نهفته‌ای است که مواد را در سرتاسر جهان دگرگون می‌سازد.

ترجمه شده در کارگاه ترجمه فرد

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا