
میگویند یک دست صدا ندارد پس باید گرد هم آمد و با اتحاد به حرکتی جمعی و تاثیرگذار رسید. این اصل را در همه عرصهها میتوان دید چه بسا در فضای هنری نیز برای رسیدن صدای هنرمندان به گوشهایی که گاهی مخاطب خاص بودند و گاهی مخاطب عمومی هنر را هدف قرار میدادند تلاشهای گروهی صورت گرفته است. اولین حرکتهای جمعی در هنر نوگرای ایران هم توسط گروه ۳۰+ در اواخر دهه ۷۰ و گروه هنری دنا در اوایل دهه ۸۰ ایجاد شد. گروه ۳۰+ جمعی از هنرمندان ورای مرزهای جنیستی بودند که هدف از تشکیل گروه خود را «فقط خارج شدن هنرمندان از انزوای رمانتیک برپایه نیاز واقعی و نیاز به هم اندیشی عنوان کردند»؛ اما گروه هنری دنا متشکل از هنرمندان زن جوان بود که با هدف حمایت از هنرمندان زن شکل گرفت.
انقلاب اسلامی و چند سال جنگ تحمیلی کلیه فعالیتهای هنری را تحت تاثیر خود و ارزشهای غالب آن زمان قرار داده بود، میدانیم که با وقوع انقلاب عمده توجه به هنر انقلابی، هنر مقاومت و هنر ارزشی معطوف شد. با این وجود در حالی که جریانهای هنری غالب به مضامین انقلاب و جنگ تحمیلی میپرداخت گروههای هنری مستقل کم کم سر برآوردند تا جنبش هنر نوگرا را زنده نگه دارند.
یکی از اولین حرکت های جمعی برای رشد هنر معاصر تشکیل گروههای هنری از جمله گروه دنا بود. گروه دنا فروردین ۱۳۸۰ فعالیت خود را آغاز کرد. این گروه ۱۲ نفره که اعضای آن را نقاشان زن تشکیل می دادند، هدف از شکل گیری خود را احترام به زنان نقاش، حمایت از زنان جوان و علاقهمند به نقاشی عنوان کردند. گروه دنا از ابتدای فعالیت به خارج از مرزهای کشور فکر می کرد به همین دلیل در کنار فعالیتهای داخلی چندین نمایشگاه خارجی نیز برگزار کرد.
اعضای گروه هنری دنا پر از نامهایی است که اکنون به گوش اهالی هنر آشناست: گیزلا وارکاسیانی، فرح اصولی، شهرزاد اصولی، فریده لاشایی، شهلا حبیبی، شراره زندیان، مریم شیرین لو، آریا اقبالی، نسرین خسروی، میترا کاویانی، معصومه مظفری و رعنا فرنود، که همگی جزء هنرمندان زنِ فارغ التحصیل دانشکده هنرهای زیبا، با تفکر آکادمیک، و فعال در سبکهای هنر نوگرا بودند. گروهی که از ابتدای تشکیل شدن با برگزاری نمایشگاههای گروهی به ویژه در خارج از کشور تلاش خود را به معرفی هر چه بهتر هنرمند زن ایرانی و هنر معاصر ایرانِ در حال گذار از انقلابی نو به خارج از مرزها معطوف داشت. فرح اصولی درباره گروه دنا میگوید: «زنان وقتی تصمیم می گیرند وارد عرصههای هنری شوند، باید دشواریهای مضاعفی را تحول کنند. هدف این بود که زنان نقاش ایرانی دور هم جمع شوند و به دور از فضای مردسالارانه حاکم بر جامعه، هویت و تشخص خود را حفظ کنند.»
گروه هنری دنا تنها به حرف نماند و برای تحقق اهدافش تلاش کرد. نمایشگاههای گروه دنا در آن سالها محدود به مرکزیت تهران نشد و به شهرستانهای مختلف رفت، به هر کجا که میرفتند در کنار اعضای اصلی گروه هنرمندان زنی از همان شهر نیز در نمایشگاه شرکت میکردند و حتی در نمایشگاه های خارج مثلا در ایتالیا دو هنرمند زن ساکن ایتالیا نیز حضور داشتند. به همین دلیل اعضای گروه را نمی شود همیشه به همین ۱۲ نفر خلاصه کرد.
از همان سال ۲۰۰۱ که اولین نمایشگاههای داخلی و خارجی را برگزار میکردند با دعوت از هنرمندان خارجی مانند هنرمندان فنلاندی به ایران و برگزاری نمایشگاهی در موزه هنرهای معاصر اصفهان باب تبادل هنری را نیز باز کردند. در زمینه شرکت در نمایشگاههای خارجی، کمک و مساعدت موزه هنرهای معاصر که در آن زمان با مدیریت علیرضا سمیع آذر اداره میشد را نمیتوان نادیده گرفت. فرح اصولی در مصاحبه ای که سال ۸۲ با مجله هفت داشته به کمکهای دکتر سمیع آذر در زمینه ارسال آثار به خارج از کشور اشاره کرده و در مقالهی منتشر شده در مجله تندیس به تاریخ خرداد ۹۰ صحبت از اعطای بودجه به این گروه برای شرکت در نمایشگاههای خارجی به میان آمده است. اعطای کمک دولتی به گروهی از زنان هنرمند که در آن زمان میان کشاکش هنر ارزشی و مردسالار برای هویت بخشی به هنرمند زن ایرانی تلاش میکرد خود موید بخشی از اهمیت حرکت و فعالیت جمعی این گروه است.
آنچه به نظر میرسد شکل گیری این گروه مانند دیگر گروههای هنری فعال پس از انقلاب فاقد پشتوانه فکری و تئوریک بوده است. زیرا کنار هم قرار گرفتن افراد بیشتر برپایه روابط دوستی و نزدیکی سلایق بوده نه یک اندیشه هنری منسجم. گروه هنری دنا با انتخاب اعضای خود در سبکها و مدیومهای مختلف که دارای تنوع در بیان هنری بودند، نشان داد دغدغهای در دنبال کردن خط فکری مشخص و رویکرد با مدیومی متمایز ندارد. همچنین در صحبتها خود به این امر اذعان داشتند که بیش از توجه به سبک و سیاق، اهداف اجتماعی و فرهنگی مشترک داشتند.
گرد هم آمدن این نقاشان مصداق بارز یک دست صدا ندارد بود، با این تصور که با تشکیل گروهی از دوستان و همراهان میتوان تاثیر بیشتری بر جامعه هنری زمان خود گذاشت. این را در نقدهایی که بر انجمن هنرمندان ایران وارد شده مبنی بر تاثیر و اعمال نظر گروه ۳۰+ و گروه دنا میتوان دید. به ویژه که یکی از اعضای گروه دنا سالها رئیس انجمن نقاشان ایران بوده است و دیگر عضو که دبیری بینال نقاشی را به عهده داشته است. که خود گواه بر تاثیرگذاری این گروه بر تصمیمگیریها خرد و کلان در عرصه نقاشی است.
از همینجا میتوان نتیجه گرفت زن ها هرگاه با هم متحد بودند قدمهای بزرگتری برداشته و نتایج بهتری گرفتهاند. گروه دنا با تمام نقدهایی که به آن وارد است، نظیر دوران کوتاه فعالیتی که به دهه ۹۰ کشیده نشد و نداشتن خط فکری و انسجام موضوعی و سبکی، اما در تاریخ هنر ایران نقش خود را به خوبی بازی کرد. آنها جزء اولین گروههای هنری بودند که بعد از انقلاب حرکتی جمعی را شکل دادند و تصویری متفاوت از ایران و زن ایرانی پس از انقلاب به دنیا نشان دادند.